اسم «علی» در قرآن 
کد خبر: 4198955
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۸
امیرالمؤمنین(ع) به روایت اهل قرآن

اسم «علی» در قرآن 

مهدی ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) معتقد است: اگر انتظار داشته که اسم به معنای عرفی آن یعنی «علی» در قرآن آمده باشد، پاسخ روشن است؛ چنین چیزی در قرآن نیامده است. اما از این زاویه که «اسم» به معنای علامت است، علامتی در آیه 55 سوره مبارکه مائده ذکر شده است که جز بر وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) بر کسی دیگری قابل اطلاق نیست.

مهدی ایزدیمهدی ایزدی می‌گوید: «اسم» در زبان عربی به معنای علامت است. اگر انتظار داریم که اسم به معنای عرفی آن یعنی «علی» در قرآن آمده باشد، پاسخ روشن است؛ چنین چیزی در قرآن نیامده است. اما از این زاویه که «اسم» به معنای علامت است، علامتی در آیه 55 سوره مبارکه مائده ذکر شده است که جز بر وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) بر کسی دیگری قابل اطلاق نیست. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار ایکنا را با این عضو عیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) از نظر می‌گذرد؛

ایکنا _ چه وصفی از امیرالمؤمنین در قرآن آمده است؟

سخن گفتن از فضائل امام امیرالمؤمنین(ع) از ضروریات است. چرا که معرفت عمیق‌تر و جامع‌تری از اوصیاء و اولیاء الهی را به دست می‌دهد. این معرفت از آن حیث ضروری است که می‌تواند مقدمه‌ای برای پیروی و تاسی از آن بزرگواران باشد. حسب روایات، ماه رجب متعلق به امام امیرالمؤمنین(ع) است. برای ما محبین آن عالی‌جناب، شایسته است که در این ماه تلاش بیشتری را صرف پرداختن به معارف و فضائل ایشان کنیم. فضائل امام امیرالمؤمنین(ع) آنقدر گسترده است که به راستی مصداق این بیت است:

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم

درباره لقب شریف امام علی(ع) یعنی «امیرالمؤمنین» باید نکته‌ای را مرور کنیم. این لقب اختصاص به حضرت علی(ع) دارد و بر هیچ یک از دیگر ائمه معصومین(ع) اطلاق نمی‌شود. در برخی از روایات آمده است که عده‌ای از اهل بیت سؤال کردند: «آن قیام کننده‌ای که مصلح کل جهان است آیا ملقب به امیرالمؤمنین خواهد شد؟» و اهل بیت(ع) پاسخ دادند: «خیر». 

و اما بپردازیم به فضائل امیرالمؤمنین(ع) در قرآن که بسیار متعددند. در این گفت‌وگو قصد دارم از زاویه‌ای به آیه ولایت بپردازم که گمان می‌کنم کمتر به آن پرداخته شده باشد. آیه پنچاه و پنجم سوره مبارکه مائده، به آیه ولایت معروف است. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(مائده/55) متکلمان بزرگ شیعه چون مرحوم شیخ مفید (متوفی 413ه.ق.) در مناظراتی که با عالمان اهل سنت در باب امامت داشتند توجه ویژه‌ای به این آیه می‌کردند. یکی از سؤالاتی که بی‌شک ذهن بسیاری از مسلمانان و بالاخص شیعیان و محبین اهل بیت(ع) را درگیر کرده، این است که آیا اسم امیرالمؤمنین(ع) در قرآن ذکر شده است یا نه؟ این سؤال مختص به زمان ما نیست و در دوران ائمه(ع) هم مطرح می‌شده است. گاه برخی از سنیان از شیعیان سؤال می‌کردند که اگر ولایت علی بن ابیطالب(ع)، وصایت و امامت مخصوص او آن‌گونه شما شیعیان ادعا می‌کنید حائز اهمیت زیادی است، پس چرا نام او در قرآن کریم نیامده است؟ به همین سبب برخی از اصحاب، این سؤال را نزد ائمه(ع) مطرح کردند. به عنوان مثال امام صادق(ع) پاسخ دادند: «‌نماز رکن عبادات است ولی تعداد رکعات آن در قرآن نیامده و به سنت موکول شده است» اصلاً لزومی ندارد که اسم امام علی(ع) در قرآن آمده باشد تا بتوان امامت و ولایت او را اثبات کرد. اگر بخواهیم طبق سنت پیامبر(ص) یک نماز کامل بخوانید از قرآن کریم نمی‌توانید چنین چیزی را به دست بیاورید. «الصلاة عمود الدِّين إن قُبلت قُبل ما سواها و إن ردّت ردّ ما سواها‌» نماز عمود دین است اگر پذیرفته شود باقی اعمال هم قبول می‌شوند و اگر پذیرفته نشود بقیه اعمال هم رد می‌شوند ولی شرح چگونگی و تعداد رکعات آن در قرآن نیامده‌اند. 

«اسم» در زبان عربی به معنای علامت است. اگر انتظار داشته که اسم به معنای عرفی آن یعنی «علی» در قرآن آمده باشد، پاسخ روشن است؛ چنین چیزی در قرآن نیامده است. اما از این زاویه که اسم به معنای علامت است، علامتی در آیه 55 سوره مبارکه مائده ذکر شده است که جز بر وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بر کسی دیگری قابل اطلاق نیست. با تقریری که خواهم گفت، می‌توان ادعا کرد که اسم امیرالمؤمنین(ع) در قرآن آمده است. چرا؟ چون در این آیه شریف آمده است: «‌الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ‌» این نکته، یک علامت است. اگر به شأن نزول آیه در تفاسیر فریقین و احادیث ذیل آن‌ها مراجعه کنید، خواهید دید که بر داستان معروفی دلالت دارد. امیرالمؤمنین(ع) مشغول رکوع نمازی مستحب بودند که درخواست مسکینی را اجابت کردند و انگشترشان را به او بخشیدند. بعد از این اتفاق پیامبر اکرم(ص) و تعدادی از اصحاب وارد مسجد شدند و آن آیه را تلاوت کردند. بانگ تکبیر در مسجد بلند شد و همه متوجه شدند که مصداق این آیه وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) است. این یک علامت است.

اگر بخواهم برای روشن شدن موضوع یک مثال عرفی بزنم، خواهم گفت فرض کنید تعدادی از دانشمندان در یک همایش علمی جمع شده‌اند. اگر یکی از دانشجویان از من بپرسد: «کدام یک از آن دانشمندان اعلم هستند؟» در پاسخ به آن دانشجو دو سه علامت خواهم داد. به عنوان مثال خواهم گفت: «اعلم علمای حاضر در این جلسه، کسی است که سیاه‌پوست است، کت چرمی پوشیده، و کیف سامسونت دارد» البته بین این صد دانشمند، فقط یک نفر حائز این ویژگی‌هاست. داشتن این علائم موجب اعلمیت نمی‌شود بلکه صرفاً علامتی برای شناختن آن فرد خاص است. امیرالمؤمنین(ع) به خاطر بخشش انگشتر در رکوع وصی نبی نشدند. پیش از این رویداد هم دارای ولایت کبری بودند اما مردم او را نمی‌شناختند چون از علامت شناختن او بی‌خبر بودند. بعد از امیرالمؤمنین(ع) کسانی پیدا شدند که می‌خواستند در رکوع صدقه بدهند تا مشمول و مصداق این آیه قرار بگیرند اما عمل نابخردانه‌شان موفق نبود. چون آن علامت برای شناخته شدن کسی بود که صاحب ولایت است. اگر کسی از ما بپرسد که: «اسم امیرالمؤمنین(ع) در قرآن آمده است یا نه؟» در پاسخ او باید بگوییم به معنای عرفی نه ولی به معنای علامت بله. اگر عین کلمه «علی» در قرآن آمده بود، ممکن بود که افراد زیادی ادعا کنند که نامشان «علی» و کنیه پدرشان هم ابوطالب است. اما علامتی که در آیه 55 سوره مائده آمده است، علامتی منحصر به فرد است. غالب محدثین و مفسرین نسبت به مصداق آن اجماع و وفاق دارند. اگر از این زاویه به تفسیر آیه و مفهوم اسم نگاه شود، می‌توان ادعا کرد اسم امیرالمؤمنین(ع) ـ به معنای علامت ـ در قرآن آمده است. متکلمان بزرگ شیعه چون شیخ مفید در محاجه با دیگران عنایت ویژه‌ای به این آیه در موضوع امامت خاصه امیرالمؤمنین(ع)داشتند.  

در خصوص فضائل آن حضرت آیات متعددی در قرآن کریم آمده‌اند. یکی از آن‌ها، آیه مباهله است. در ماجرای مباهله، مسیحیان در نهایت وقتی دیدند که رسول خدا(ص) با دختر، داماد و نوه‌هایشان برای مباهله آمده‌اند، حاضر به مباهله نشدند. گفتند چهره‌هایی را می‌بینیم که اگر دست به نفرین بلند کنند هیچ کدام از ما روی زمین باقی نمی‌ماند. مصداق «انفسنا» در آیه مباهله وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع)است. 

در خطبه قاصعه که طولانی‌ترین خطبه نهج‌البلاغه است موضوع «انفسنا» به وضوح در فرازهایی از این خطبه دیده می‌شود. امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «زمانی که وحی بر پیامبر(ص) نازل می‌شد صدای فریاد و نعره‌ای را شنیدم.» وقتی رسول خدا(ص) برای تحنث به غار حرا می‌رفتند.

گریزان شدن و کناره‌گیری از بت پرستی و عادات جاهلی. رسول خدا(ص) از آلودگی‌های جاهلی در غار حرا کناره می‌گرفتند تا به تفکر و عبادت بپردازند. در یکی از آن خلوت‌گزینی‌ها که علی(ع) ده‌ساله هم همراه رسول خدا(ص) بود، فرشته وحی ـ جبرئیل ـ نازل می‌شود. آنجا بود که حضرت علی(ع) از پیامبر خدا(ص) سؤال می‌کند این نعره چه بود؟ و پیامبر(ص) می‌گوید: «این نعره شیطان بود. از اینکه مورد پیروی محض و بی چون و چرا قرار بگیرد، مأیوس شد.» پیامبر(ص) در ادامه فرمودند: «تو آنچه را که من می‌شنوم، می‌شنوی و آنچه را که من می‌بینم تو هم بینی غیر از آنکه تو پیامبر نیستی. اما وزیر و جانشین و وصی من هستی.» این جملات برای زمانی است که امیرالمؤمنین(ع) حدود ده سال سن دارند. بعثت در مقابل رقود به معنی بیدار کردن خواب‌ها است. گویی تمام آدمیان در خواب غفلت بودند و خداوند با بعثت رسول خود آنان را بیدار کرد. 

آیه دیگری که در آن ذکر فضیلت امیرالمؤمنین(ع) رفته است، آیه پایانی سوره مبارکه رعد است. «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»‌، این آیه در پاسخ به کسانی است که با رسالت پیامبر(ص) مخالفت می‌کردند. خداوند در ادامه به پیامبر(ص) می‌گوید: «بگو برای اثبات حقانیت رسالت من، شهادت خدا و آن کسی که علم کتاب نزد اوست، کافی است» احادیث متعددی در تفسیر این آیه آمده است که اتفاق دارند مصداق «من عنده علم الکتاب» امیرالمؤمنین(ع) است. عاصف بن برخیا ـ وزیر سلیمان نبی ـ که طبق آیات قرآن علمی از کتاب نزد او بود توانست تخت بلقیس را در لحظه‌ای از یمن به فلطسین بیاورد. او مقدار کمی از علم کتاب را داشت و توانست چنین کاری کند. اما در این آیه می‌گوید کسی که علم کتاب به تمامه نزد اوست. علم کتاب یعنی تمام علوم قرآن بلکه تمام کتب آسمانی در سینه امیرالمؤمنین(ع) است. حسب روایات معتبر که در اصول کافی، کتاب الحجه آمده است، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «من در هر شبانه روز دو جلسه خصوصی با پیامبر(ص) داشتم. زمانی که پیامبر(ص) بر من وارد می‌شد، اهل بیت(ع) من خانه را ترک نمی‌کردند ولی زمانی که من به خانه ایشان می‌رفتم، به اهل خانه می‌گفتند که آنجا را ترک کنند. سپس شروع می‌کردند به خواندن آیات قرآن و آن‌ها را تفسیر می‌کردند. هیچ آیه‌ای از آیات قرآن (بلکه هیچ آیه‌ای از آیات الهی در کتب آسمانی گذشته از تورات و انجیل و صحف ابراهیم و زبور داود باقی نماند) مگر اینکه رسول خدا(ص) آیاتش را برای من خواندند و تفسیر کردند.» پیامبر خدا(ص) در ادامه به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «آنچه را به تو آموختم بنویس.» امیرالمؤمنین(ع) سؤال می‌کنند: «آیا نگران هستید آنچه را که تعلیم داده‌اید فراموش کنم؟» رسول خدا(ص) در پاسخ می‌فرمایند: «نه نگران نیستم چون در حق تو دعا کردم.» در بعضی روایات آمده است که رسول خدا(ص) دست مبارکشان را روی سینه امیرالمؤمنین(ع) گذاشتند و دعا کردند تعلیماتش فراموش نشود. در ادامه فرمودند: «اما برای شریکانت در امر وصایت -یعنی ائمه- بنویس.» در روایات ما از این کتاب به «جامعه» یا «کتاب علی» تعبیر شده است. امیرالمؤمنین(ع) اولین کسی در تاریخ اسلام است که احادیث را نوشته است. این کتاب از میراث‌های علمی خاص ائمه هدی(ع) است. حسب روایات منقول از ائمه(ع)، این کتاب فوق‌العاده جامع بوده است. 

ایکنا _ این کتاب هیچگاه در دسترس عموم بوده است؟

نخیر. این کتاب عمدتاً مشتمل بر احکام شرعی بوده است. در بعضی روایات داریم که این کتاب به قدری جامع بوده است که حتی دیه یک خراش، دیه یک تازیانه، یا حتی نصف تازیانه هم در این کتاب است. اگر در منابع روایی کلیدواژه‌های الجامعه یا کتاب علی را جستجو کنید، مجموعه قابل ملاحظه‌ای از احادیث را می‌بینید که ائمه بعدی به استناد همین کتاب احادیثی را برای شیعیان بازگو می‌کنند. امام صادق‌(ع) در احکام متعددی از قبیل مناسک حج، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، و امثالهم می‌فرمایند: در کتاب علی اینگونه یافتم لذا با توجه به نقل ائمه از این کتاب می‌توانیم بخشی از این کتاب را بازسازی کنیم.

ایکنا _ تا به حال چنین کاری انجام شده است؟

من ندیده‌ام. گاهی به دانشجویان توصیه می‌کنم که به عنوان یک کار تحقیقاتی به جمع‌آوری این کتاب بپردازند. 

گفت‌وگو از مجتبی عابدی

انتهای پیام
captcha